وزیری کرمانی صاحب تاریخ کرمان معتقد است که:
کرمان منسوب است به کرمان بن هیتال و هیتال انگیزههای حضرت نوح است البته در متون قدیم فارسی کرمان و مکدان را دوبرادر از نوادگان کیومرث میدانند.
در کتب تاریخی و به ویژه در شاهنامه فردوسی داستانی درمورد هفتواد است که کرمی داشته و مایه اقبال وی بوده است. لذا نام کرمان برگرفته از نام کرم هفتواد است.
وزیری کرمانی در جغرافیای کرمان معتقد است که کرمان، در گذشته گواشیر خوانده شده است و گواشیر دارالملک اعظم و نقطه دایره مملکت کرمان است.
سایکس معتقد است که مولفین مشرق زمین کرمان را در نگارشات خود دارالامان مینامند.
عدهای کرمان را مرکب از کار و مان دانستهاند. کلمه “کار” به معنای رزم ونبرد و “مان” به معنای محل بوده است و در مجموع محل جنگاوری معنا میشود.
عدهای نیز وجه تسمیه کرمان را شهر کوران نامیدهاند، زیرا آقامحمدخان قاجار در برابر مقاوت مردم کرمان هفت من و نیم چشم از اهالی کرمان درآورد. لذا این شهر، شهر کوران اطلاق کردهاند که هیچ قرابتی بین این دوکلمه وجود ندارد و از طرفی کلمه کارمانیا که در عصر هخامنشی به کرمان گفته میشد، این وجه تسمیه را باطل میکند.
شاید کرمان همان کریمان بوده، زیرا در طول تاریخ مهمانهای ناخوانده سیاسی را میپذیرفته است، مثل لطفعلیخان که باعث نابودی شهر کرمان شد.
در جلد پنجم فرهنگ آنندراج آمده که کریمان پدر نریمان آن شهر را به نام خود بنا نهاده زیرا به اوستا و سنسکریت معنی کوشا و مردانه میدهد.
در برخی از مدارک تاریخی و جغرافیایی این منطقه کرمان، کارمانیا، ژرمانیا و کرمانی ذکر شده است.
در کتیبه بیستون نام آن به صورت یویته ذکر شده است.
در دوره ساسانیان فرمانروای کرمان عنوان شه داشت.
چنان که بهرام چهارم به مناسبت این که در زمان پدرش والی کرمان بود به کرمانشاه (شاه کرمان) معروف بود.